• خانه
  • مقالات
  • آزمون آنلاین
    • آزمون(IVA) سنجش توجه و تمرکز
    • ویسکانسین
    • آزمون استروپ
    • آزمون n-back
    • آزمون توجه
  • سفارش انجام پروژه
  • تماس با ما
  • EN
     
    brain-lab
    • خانه
    • مقالات
    • آزمون آنلاین
      • آزمون(IVA) سنجش توجه و تمرکز
      • ویسکانسین
      • آزمون استروپ
      • آزمون n-back
      • آزمون توجه
    • سفارش انجام پروژه
    • تماس با ما
    • EN
    0

    ورود و ثبت نام

    چرا همدلی گاهی اوقات از بین می‌رود

    مهر 21, 1403
    ارسال شده توسط admin
    مقالات
    79 بازدید

    چرا همدلی گاهی اوقات از بین می‌رود.

    چرا بسیاری از ما در برابر رنج دیگران بی‌تفاوت هستیم؟افراد ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند فاصله فیزیکی، هزینه‌های روانی و اجتماعی، و شباهت‌ها و تفاوت‌ها با دیگران،  به اعمال خشونت‌آمیز دست بزنند. در این بخش، به بررسی عواملی می‌پردازیم که باعث می‌شود افراد در شرایط مختلف، همدلی خود را کنار بگذارند.

    آزمایش معروفی در حوزه روانشناسی اجتماعی توسط استانلی میلگرم انجام شد که نتایج آن بسیار تکان‌دهنده بود. در این آزمایش، به شرکت‌کنندگان گفته می‌شد که در حال انجام آزمایشی درباره تأثیر تنبیه بر یادگیری هستند. یکی از شرکت‌کنندگان نقش معلم و دیگری نقش یادگیرنده را بر عهده می‌گرفت. معلم باید به یادگیرنده سوالاتی می‌پرسید و در صورت اشتباه، او را با شوک الکتریکی تنبیه می‌کرد. در واقع، دستگاه شوک الکتریکی جعلی بود و یادگیرنده هیچ آسیبی نمی‌دید. اما معلم از این موضوع بی‌خبر بود و تصور می‌کرد که هر بار کلید را فشار می‌دهد، یادگیرنده شوک دردناکی دریافت می‌کند.

     

    در طول آزمایش، شدت شوک‌ها به تدریج افزایش می‌یافت و یادگیرنده نیز واکنش‌های دردناکی از خود نشان می‌داد. با وجود این، اکثر معلمان به دستور آزمایشگر ادامه می‌دادند و حتی زمانی که یادگیرنده خواهش می‌کرد که آزمایش متوقف شود، باز هم به تنبیه او ادامه می‌دادند.

    نتایج این آزمایش نشان داد که افراد تحت تأثیر شرایط آزمایش و دستورالعمل‌های یک فرد با اقتدار، حاضرند کارهایی را انجام دهند که در شرایط عادی هرگز به انجام آن‌ها فکر نمی‌کردند. این آزمایش در جامعه روانشناسی بسیار بحث‌برانگیز بود و پرسش‌های مهمی را درباره ماهیت انسان و قدرت موقعیت‌های اجتماعی مطرح کرد. نتایج این آزمایش نشان داد که هر یک از ما در شرایط خاص ممکن است به اعمال خشونت‌آمیز دست بزنیم، حتی اگر این اعمال با ارزش‌ها و باورهای شخصی ما در تضاد باشد.

     
     

    مطالعات استانلی میلگرم درباره پدیده اطاعت و فرمانبرداری این واقعیت را به نحوی بارز نشان داده است. صحنه آزمایش اولیه او را تصور کنید. برای شرکت در یک آزمایش که مربوط به یادگیری و حافظه عنوان شده، چهل مرد داوطلب می‌شوند. اما این تنها داستانی پوششی است. هنگامی که داوطلب شرکت در آزمایش وارد آزمایشگاه می‌شود، شرکت کننده دیگری او را همراهی می‌کند و یک پژوهشگر نسبتا عبوس با روپوش سفید توضیح می‌دهد که وظیفه آنان بررسی اثرهای تنبیه در یادگیری است. تمرین مستلزم این است که یک شرکت کننده یعنی یادگیرنده سیاهه‌ای از جفت‌هایی از کلمات را یاد بگیرد تا شرکت کننده دیگر یعنی معلم از او امتحان بگیرد. آزمودنی و شرکت کننده همراه او برای تعیین نقش خود قرعه‌کشی می‌کنند و آزمودنی قرعه معلم را بیرون می‌کشد. او را به سوی یک دستگاه تحریک الکتریکی هدایت می‌کنند که روی آن ردیفی از ۳۰ کلید وجود دارد. این کلیدها از یک نقطه پایین یعنی ۱۵ ولتی با عنوان ضربه خفیف تا سطوح ضربه‌های متوسط و شدید و تا سطح بالای ۴۵۰ ولتی که با علامت × × × مشخص شده‌اند مدرج شده‌اند. هر بار که آزمودنی پاسخ درست ندهد، معلم باید با زدن کلیدها به صورت متوالی ضربه شدیدتری بر او وارد آورد. آنگاه معلم همراه آزمایشگر و شرکت کننده‌ای دیگر به درون اتاق دیگری می‌رود. در آن اتاق یادگیرنده به یک صندلی الکتریکی بسته می‌شود و با الکترودهایی به دستگاه ضربه الکتریکی متصل می‌شود. آزمایشگر در پاسخ به نگرانی یادگیرنده درباره ناراحتی قلبی خود، به او اطمینان می دهد و می گوی: با اینکه ضربه ها ممکن است کاملا دردناک باشند، باعث تخریب همیشگی نسوخ نمی شوند.

    در حقیقت، یادگیرنده می‌داند که نباید نگران باشد. وی همدست آزمایشگر است و قرعه‌کشی مربوط به تعیین نقش‌ها طوری ترتیب داده شده است که او نقش یادگیرنده را ایفا کند و آزمودنی نقش معلم را یادگیرنده در واقع اصلاً به دستگاه الکتریکی متصل نشده است لیکن معلم که آزمودنی حقیقی است اعتقاد راسخ دارد که قربانی در اتاق دیگر به دستگاه ضربه الکتریکی که وی آن را به کار می‌اندازد، متصل شده است. وی حتی یک نمونه ضربه از یک باتری ۴۵ ولتی درون دستگاه دریافت کرده است. او واکنش یادگیرنده را نیز می‌شنود که گویی واقعاً اذیت می‌شود و متقاعد شده است که ضربه‌ها به شدت دردناک است. آزمودنی تشخیص نمی‌دهد که آنچه می‌شنود در واقع یا از یک نوار ضبط پخش می‌شود یا اینکه یادگیرنده طبق یک برنامه از پیش تعیین شده پاسخ می‌دهد.

    وقتی تمرین شروع می‌شود یادگیرنده چندین بار پاسخ درست می‌دهد لیکن چند دفعه نیز مرتکب اشتباه می‌شود. در پی هر اشتباه آزمودنی کلید بعدی را فشار می‌دهد با این تصور که ضربه ای با شدتی فزاینده وارد آورد. در ضربه پنجم با شدت ۷۵ ولت قربانی شروع به ناله و فریاد می‌کند. در ضربه ۱۵۰ ولتی یادگیرنده درخواست می‌کند که او را از ادامه آزمایش معاف کنند در ضربه ۱۸۰ ولتی فریاد بر می‌آورد که نمی‌تواند درد را تحمل کند همین طور که سطح ضربه ها به نقطه ای که نوشته شده است. خطر، ضربه شدید نزدیک می‌شود آزمودنی صدای قربانی را می‌شنود که با مشت به دیوار اتاق می‌کوبد و التماس می‌کند که او را از اتاق خارج کنند اما البته از آنجا که این پاسخ درست نیست آزمایشگر به معلم دستور می‌دهد که بر شدت ولتاژ بیفزاید و با فشار دادن کلید بعدی ضربه بعدی را وارد آورد.

     

    شرکت کنندگان در این آزمایش نمونه‌هایی تصادفی متشکل از بازرگانان افراد حرفه ای کارمندان و کارگران بودند چه درصدی از این افراد به وارد آوردن ضربه الکتریکی تا آخرین مرحله آزمایش ادامه دادند؟ شما چقدر ادامه می‌دادید؟

    روانشناسان پیش‌بینی کردند که اغلب آزمودنی‌ها در مرحله ضربه ۱۵۰ ولتی، یعنی وقتی قربانی برای نخستین بار درخواست می‌کند که او را از اتاق خارج کنند آزمایش را متوقف می‌سازند. این روانشناسان همچنین پیش‌بینی کردند که فقط ۴ درصد آزمودنی‌ها آزمایش را تا مرحله ضربه ۳۰۰ ولتی، یعنی پس از اینکه قربانی از پاسخ دادن امتناع ورزید ادامه خواهند داد و اینکه کمتر از ۱ درصد، شدیدترین ضربه مدرج روی دستگاه مولد ضربه‌ها را وارد می‌آورند.برخلاف پیش بینی روانشناسان، اغلب افراد (حدود 65 درصد) تا مرحله ی آخر پیش رفتند.

    چرا افراد با یادگیرنده همدلی نمی کردند؟

    1. فاصله

    میلگرم در مطالعات بعدی دریافت که هر چه فاصله آزمودنی‌ها از یادگیرنده بیشتر باشد تمایل بیشتری به تحریک الکریکی دارند. هنگامی که آزمودنی‌ها واقعاً می‌‌توانستند یادگیرنده را ببینند، تنها ۴۰ درصد به وارد آوردن ضربه‌های دردناک ادامه دادند در مقایسه ۶۲ درصد از کسانی که فقط می‌توانستند فریادهای دردناک قربانی را بشنوند به این کار اقدام کردند. به همین ترتیب هنگامی که به آزمودنی‌ها دستور داده شد تا به جای استفاده از دستگاه ضربه الکتریکی که دورتر قرار داشت دست قربانی را به زور به صفحه ضربه الکتریکی بچسبانند نرخ فرمانبرداری به ۳۰ درصد افت کرد. بدین سان مشاهده آشکار درد و رنج دیگران ادامه اعمال درد و رنج بر آنان را دشوارتر می‌سازد، برعکس سلاح‌های مورد استفاده در مورد جنگ های جدید، این نزدیکی با قربانیان را بلقوه منتفی میکند و به این ترتیب به کارگیرندگان ابزار مرگ، به سهلوت بیشتری نسبت به حال و روز قربانیان بی گناه، بی تفاوت می شوند.

    2. هزینه

    انواعی از هزینه های در ظاهر بی اهمیتی مثل آنکه جان دارلی و دانیل باتسون به نحوی زیرکانه نشان داده اند. آنان از دانشجویان دانشکده هیات دانشگاه پرینستون، ظاهراً به منظور ضبط یک سخنرانی قول مساعد گرفتند. هر آزمودنی روی سخنرانی خود در یک اتاق تمرین کرد سپس به او گفته شد که برای ضبط سخنرانی اش باید به ساختمان دیگری برود. در این مرحله به برخی از دانشجویان گفته شد که برای قرارشان دیر کرده اند و باید عجله کنند. به دیگران گفته شد که  سر وقت می رسند و به بقیه  یاراور شده که قدری وقت اضافی دارند.

    در راه رسیدن به محل ضبط سخنرانی در ساختمان دیگر آزمودنی‌ها با فردی مصیبت زده مواجه شدند که با سر پایین و چشمان بسته در راهرو افتاده بود و هنگام عبور آزمودنی‌ها از کنار او سرفه می‌کرد. حالی که بیش از نیمی از آزمودنی‌هایی که وقت اضافی داشتند و یا سر وقت بودند برای کمک به قربانی ایستادند. تنها ۱۰ درصد از دانشجویانی که فکر می‌کردند موعد قرارشان دیر شده است حتی هنگامی که سخنرانی آنها درباره موضوع نیکوکاری بود پیشنهاد کمک دادند. همان‌گونه که نشان داده شده است که وقتی فشار روانی نداشته باشیم، کمک بیشتری به دیگران می‌کنیم.


    از طرفی تحقیقات نشان می دهد که ما انسان ها اغلب برای یاری رساندن به همدیگر تمایل کمتری داریم. دلایل گوناگونی برای این اتفاق وجود دارد. اول اینکه ما اغلب درگیر کارهای شخصی خود هستیم و در حال حرکت هستیم و فرصت کمی برای کمک کردن به دیگران پیدا می کنیم. همچنین بسیاری از ما احساس می کنیم که مسئولیت کمک به دیگران بر عهده دیگران است.

    علاوه بر ارزیابی هزینه‌های یاری‌رسانی مردم، منافعی را که کمک‌رسانی فراهم می‌سازد نیز مورد توجه قرار می‌دهند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد اگر مردم مطمئن باشند که می‌توانند اقدام مفیدی انجام دهند، دست به کمک و یاری می‌زنند.  مثلاً، رابرت بارون در یک آزمایش نشان داد که هرگاه فردی به گونه‌ای بدیهی دچار درد و رنج باشد و فرد ناظر بداند که اقدام کمکی او می‌تواند ناراحتی آن فرد را برطرف سازد، در این صورت هرچه درد و رنج او به ظاهر بیشتر باشد، فرد ناظر زودتر اقدام به کمک می کند. در همان آزمایش نشان داده شده که وقتی ناظر باور نداشته باشد که می تواند درد و رنج قربانی را کاهش دهد، هرچه درد و رنج فرد نیازمند بیشتر باشد، افراد انگیزه کمتری برای کمک به او پیدا می‌کنند.

     

    طبق این تحقیق، هرچه شدت رنج فرد آسیب‌دیده بیشتر باشد، احساس ناخوشایندی که در ناظر ایجاد می‌شود نیز بیشتر خواهد بود. این احساس ناخوشایند می‌تواند منجر به دو نوع واکنش در ناظر شود: کمک به فرد آسیب‌دیده یا فاصله گرفتن از او. اگر ناظر احساس کند که می‌تواند با انجام کاری به فرد آسیب‌دیده کمک کند، به سرعت اقدام خواهد کرد، به خصوص اگر شدت رنج فرد زیاد باشد. اما اگر ناظر احساس کند که کاری از دستش برنمی‌آید، تمایل بیشتری به دور شدن از موقعیت خواهد داشت تا از احساس ناخوشایند خود بکاهد. به عبارت دیگر، افراد تمایل دارند که از موقعیت‌های دردناک و ناراحت‌کننده اجتناب کنند، به خصوص اگر احساس کنند که نمی‌توانند تأثیر مثبتی بر آن داشته باشند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که همدلی و احساس مسئولیت‌پذیری دو عامل مهم در تصمیم‌گیری افراد برای کمک به دیگران هستند. در بعضی مواقع فرد برای اینکه احساس ناخوشایندی که ایجاد شده را بهبود ببخشید از برای خود دلیل هایی می آورد(برای مثال می گوید حتما خودش مقصر بوده، خودش خواسته، بی ملاحضه بوده پس چوبش را خورده.).

    3.شباهت

    تحقیقات میدانی در حوزه کمک‌های بشردوستانه نشان می‌دهد که افراد بیشتر به کسانی کمک می‌کنند که شباهت بیشتری با آن‌ها دارند. این بدان معناست که افراد تمایل دارند به افرادی که از نظر نژادی، قومی، مذهبی یا سیاسی به آن‌ها نزدیک‌تر هستند، کمک بیشتری کنند.

    به عنوان مثال، در سال 1971، پژوهشی در واشنگتن انجام شد که نشان داد افراد بیشتر به افرادی کمک می‌کنند که نظرات سیاسی مشابهی با آن‌ها دارند. در این پژوهش، از افراد خواسته شد تا به افرادی که از نظر سیاسی موافق یا مخالف آن‌ها بودند کمک کنند. نتایج نشان داد که افراد تمایل بیشتری به کمک به افرادی داشتند که نظرات سیاسی مشابهی با آن‌ها داشتند. این یافته نشان می‌دهد که هویت اجتماعی و تعلق به گروه‌های اجتماعی، نقش مهمی در تصمیم‌گیری افراد برای کمک به دیگران ایفا می‌کند. افرادی که احساس می‌کنند به گروه خاصی تعلق دارند، تمایل بیشتری به کمک به اعضای آن گروه دارند. این پدیده را گاهی اوقات “نژادپرستی ضمنی” یا “تبعیض مثبت” می‌نامند.

    این یافته‌ها نشان می‌دهد که اگر بخواهیم کمک‌های بشردوستانه را افزایش دهیم، باید به دنبال راه‌هایی باشیم که بتوانیم همدلی و احساس تعلق به یک جامعه جهانی را در افراد تقویت کنیم. همچنین، باید تلاش کنیم تا تفاوت‌های بین گروه‌های اجتماعی را کاهش داده و بر شباهت‌های آن‌ها تأکید کنیم.

     

    در آخر می توان اشاره کرد که هرگاه مردم از سرنوشت مشترکی برخوردار باشند، احتمال کمک رسانی بیشتر است.

    در تلگرام
    کانال ما را دنبال کنید!
    Created by potrace 1.14, written by Peter Selinger 2001-2017
    در آپارات
    ما را دنبال کنید!

    مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

    علوم شناختی: مرز واقعیت و ذهن
    علوم شناختی: مرز واقعیت و ذهن دستگاه شناختی ما چقدر ممکن است جهان را آنگونه...
    تسک شناختی متلب و سایکوپای
    تسک شناختی متلب و سایکوپایتسک های علوم شناختی وظایف یا فعالیت‌هایی هستند که برای مطالعه...
    تحلیل آماری در R , spss و matlab
    تحلیل آماری در R , spss و matlab: دریچه ای به دنیای داده هاتحلیل آماری...
    پردازش سیگنال EEG و ECG
    پردازش سیگنال EEG و ECG دریچه ای به دنیای مغز و قلبالکتروانسفالوگرافی  (EEG)  روشی برای...
    توانبخشی شناختی
     توانبخشی شناختی: دریچه ای به سوی بهبود و ارتقای عملکرد مغزتوانبخشی شناختی، رشته ای نوین...

    دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

    جستجو برای:
    دسته‌ها
    • آزمون آنلاین
    • دسته‌بندی نشده
    • مقالات
    نوشته‌های تازه
    • study
    • پرسشنامه سلامت عمومی ghq
    • آزمون رایگان استروپ
    • آزمون حافظه n-back
    • آزمون آنلاین و رایگان (IVA) سنجش توجه و تمرکز

    درباره ی آزمایشگاه مغز

    آزمایشگاه مغز با هدف آموزش و تولید محتوا برای دانشجویان علوم شناختی، روانشناسی و  دیگر رشته های مرتبط در سال 1402  تاسیس شد. ما در تلاشیم تا با ارائه دوره های آموزشی باکیفیت و به روز خدمات عالی را به مشتریان خود ارائه دهیم.

    تیم ما متشکل از کارشناسان و دانشجویانی متخصص و با تجربه در زمینه آمار و پژوهش هستند. ما با شور و اشتیاق به کار خود ادامه می‌دهیم تا بهترین تجربه را برای مشتریان خود رقم بزنیم.

    لینک های مفید

    تماس با ما

    مدرسین

    درباره ی ما

    ثبت سفارش پروژه

    حساب کاربری

    تمام حقوق برای وردپرس من محفوظ است.

      ورود

      رمز عبور را فراموش کرده اید؟

      هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت